اندیشکده من

اندیشه ها و تأملات من در حوزه های فرهنگی اجتماعی، مدیریت و...

اندیشکده من

اندیشه ها و تأملات من در حوزه های فرهنگی اجتماعی، مدیریت و...

اندیشکده من

هَل یَستَوِى الَّذینَ یعلَمونَ و الَّذینَ لایَعلَمونَ
آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمیدانند یکسانند ؟

«اهل مطالعه و اندیشه باشیم»

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

این متن در ماهنامه رشد معلم (آذر 96) منتشر شده است


کلیشه سازی، فرایندی دائمی و ضروری در ذهن انسان است. زیرا جهان پیرامون ما بزرگ‌تر و پیچیده‌تر از آن است که بتوانیم به‌تنهایی نسبت به تمامی مسائل، اتفاقات و شگفتی‌هایش اطلاعات کسب کنیم. همه‌ی ما به‌طور روزانه با حجم زیادی از اطلاعات طبقه‌بندی‌شده  مواجه می‌شویم که حاصل دیده‌ها و شنیده‌های دیگران است، از اطلاعات در مورد خوب یا بد بودن کیفیت غذای یک رستوران گرفته تا احتمال جذاب نبودن مسافرت به منطقه‌ای خاص. اریک ژیویان روان‌پزشک و مدیر پروژه‌های ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همه‌ی انسان‌ها نیاز دارند در ذهن خود طرح‌واره‌ها و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیت‌های جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک می‌کند تا افراد احساس کنند در زمینه‌های مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را به‌خوبی می‌شناسند. با توجه به آن‌که عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرح‌ها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانه‌ها به دست می‌آید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشه‌های رسانه‌ها بیفتد. (پاک سرشت 1393)

بنابراین ذهن در فرایندی تقلیل گرایانه، مفاهیم و رویدادهای متنوعی که قابلیت فروکاست به یک جمله یا مفهوم ساده دارند به کلیشه ذهنی تبدیل می‌کند. بسیاری از قضاوت‌های ما درباره‌ی امور پیرامونی ما بر مبنای کلیشه‌های ذهنی است که پیش‌ازاین و از دوران کودکی  شکل‌گرفته است. به‌مرور آموخته‌ایم که اگر از چیزی دود بلند می‌شد آن را داغ و سوزان بیانگاریم یا هر جانور خزنده و حشره‌ای را موذی و یا خطرناک به‌حساب آوریم. کلیشه‌ها با تکرار تجربه‌های تائید کننده، تقویت می‌شود و تا وقتی نمونه‌های نقضی مشاهده نکنیم و یا با کلیشه‌ی متفاوتی مواجه نشویم بعید است آن را انکار کنیم. اما این شیوه‌ی تفکر قالبی و کلیشه‌ای تا چه حد دقیق و صحیح است؟

از بازنمایی تا کلیشه

در مقاله‌ی پیشین به بحث بازنمایی به‌عنوان روش نمایش واقعیت‌ها از زاویه دید رسانه‌ها پرداختیم. اگر رسانه یا رسانه‌ها در بازنمایی یک واقعیت، به شکل خاص اصرار بورزند و در طول زمان و به اشکال مختلف آن را تکرار نمایند، می‌توانند آن بازنمایی را به یک «کلیشه» تبدیل کنند. به‌بیان‌دیگر، رسانه، راه‌های مجسّم کردن برخی گروه‌ها، هویت‌ها و موقعیت‌ها را به ما می‌آموزد. زمانی که این تصوّرت با مردم ارتباط پیدا کنند، با عنوان «کلیشه» تعریف می‌شوند. کلیشه‌سازی نوعی بازنمایی است که در آن، هر بار به یاد یک مفهوم، شخص یا گروه می‌افتیم، بلافاصله کلیشه ساخته‌شده توسط رسانه‌ها در ذهن ما می‌آید و در قضاوت و تصمیم‌گیری‌های ما نسبت به افراد و اتّفاقات پیرامونمان تأثیر می‌گذارد. نکته قابل توجه در شکل گیری کلیشه، عنصر «تکرار» است. تکرار باعث می‌شود گیرندة پیام به‌طور ناخودآگاه دست به تعمیم بزند. «تعمیم در ذهن مخاطب، هدف اصلی رسانه در کلیشه سازی است». روشن است همة افراد یک گروه، مثلاً ایرانی‌ها یا پزشکان، یک گونه نیستند، ولی رسانه‌ها با تکرار و ایجاد تعمیم در ذهن مخاطب، همة اعضای یک جمع را به یک گونه در ذهن گیرندگان پیام، قالب می‌زنند.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۶ ، ۱۶:۳۱
سید امیرحسین هاشمی

تعریف رسانه شناسی:

اصطلاح جدیدی است که در سال 1979 در کتاب قدرت روشنگری اولین بار استفاده شد.

تحت این عنوان رسانه شناسی عرصه ای از تحقیق ایجاد شد،که فیلسوفان ،مورخان کناب ،نظریه پردازان که در حوزه زیبایی شناسی کار می کردند و محققان اطلاعات و ارتباطات در یک نقطه به هم رسیدند که آن نقطه رسانه شناسی است.

رسانه شناسی در واقع ترکیبی از علم تاریخ،جامعه شناسی،روانشناسی فلسفه ،علم تکنولوژی است.

رسانه شناسی در صدد است کارکرد رسانه را در تمام اشکالش از دوران بسیار دور(گذشته) تاکنون آن را بررسی کنند

مثال: در خصوص صرفه جویی،افرادی را در تلویزیون میارن که در خصوص صرفه جویی را در زوایای مختلف صحبت کند ولی رسانه شناس میاد تحقیق میکند  در مورد T.V یا روزنامه و بررسی میکند که بازخوردها را ببیند.

یا Facebook بحرانش زیاده و رسانه شناس بر اساس بررسیهای انجام شده به تمامی اینها رسیده است.

تعریف رسانه:

در مفهوم ارتباطاتی آن، عاملی است که می تواند پیامی را به مخاطب انتقال دهد. این عامل از شکل های ابتدایی نمادین آغاز می شود و در جامعه مدرن به شکلی نهادمند تحت عنوان رسانه های تصویری،شنیداری و مطبوعات تعریف می گردد.

کارکردهای اصلی رسانه ها:

از ویژگی مهم رسانه ها نهادی بودن آنها است.به این معنا که پیام درون یک نظام منسجم ارتباطی و با هدف اثرگذاری بر آگاهی های مخاطب تهیه و ارسال می شود.

هارولد لاسول، در تحقیقات خود در سال 1967 سه کارکرد عمده برای رسانه ها برشمرد:

1-نظارت بر محیط به معنی جمع آوری و توزیع اطلاعات در مورد رویدادهای محیط اطراف ،هم در داخل و هم خارج یک جامعه خاص،این امر تا اندازه ای،نظیر آن چیزی است که عموماً به مثابه اداره و هدایت اخبار مورد نظر قرار می گیرد.

2-ایجاد همبستگی در جامعه در واکنش به محیط: همبستگی در اینجا شامل تفسیر اطلاعات مربوط به محیط و توصیه در مورد نحوه رفتار در واکنش به این رویدادها است.این فعالیت تا حدودی به عنوان ویرایش یا تبلیغ سیاسی شناخته می شود.

3- انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر: لاسول می گوید که انتقال فرهنگ معطوف به منتقل کردن اطلاعات،ارزشها و هنجارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر یا از اعضای یک گروه به تازه واردهای آن گروه است.این امـر عموما به مثابه فعالیت آموزشی شناخته شد.


ضمنا "چارلز رایت "به این سه کارکرد مقوله تفریح و سرگرمی را اضافه کرد.


رسانه شناسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۶ ، ۱۶:۱۳
سید امیرحسین هاشمی

سر توماس گرشام مشاور مالی ملکه الیزابت در اواسط قرن شانزدهم میلادی بود.  

در آن دوران سکه هایی با کیفیت و عیار بالا، و سکه هایی با عیار پایین تر، ولی هر دو باارزش اسمی یکسان مورد استفاده قرار می گرفتند.

البته برای مردم عادی تمیز و تشخیص آنها از یکدیگر آسان نبود ولی برای متخصصین تمیز آنها از یکدیگر ممکن بود. 

گرشام به ملکه تذکر داد که رواج این دو سکه همزمان با ارزش اسمی یکسان باعث می شود پول های خوب توسط مردم در منزل نگهداری و یا ذوب شده و به خارج کشور صادر گردیده و از گردونه مبادلات خارج میگردد و مردم فقط پول های بد را مورد استفاده قرار میدهند. به اصطلاح پول بد پول خوب را از بازار خارج می کند.

 bad money drives out good 

این قانون به نام قانون گرشام معروف گردید. 

بعدها کاربرد این قانون به موارد دیگری گسترش یافت. 

مثلاً در باب تقاضای کالای دست دوم گفته می شود کالای بد کالای خوب را از گردونه بازار خارج می کند. 

در باب تقاضای بیمه هم گفته می شود چنانچه برای ریسک مشخصی، قیمت یکسان برای همه گروه های ریسکی در نظر گرفته شود، مشتریان بد (پرریسک) مشتریان خوب (کم ریسک) را از گردونه متقاضیان بیمه خارج می سازند. 

⚜️ اما مصداق این قانون جالب، در خصوص مدیران اجرایی است. دیده می شود در جوامعی که فساد و عدم شفافیت زیاد است، مدیران بد مدیران خوب را از میدان بِدَر می کنند. 

زیرا در جامعه ای که شفافیت و شایسته سالاری حاکم نباشد، بهایی که جامعه برای مدیران لایق، قایل می شود 

(ارزش اسمی مدیران لایق و اندیشمند و متعهد)، در بهترین حالت همانند مدیران نالایق و غیرمتعهد است.

لذا صندلی های مدیریت های کلان از این مدیران لایق خالی شده و برای مدیران نالایق کنار گذاشته می شود. از طرفی دیگر، دسیسه‌ها و تلاش های مدیران غیر متعهد برای کسب این کُرسی ها، خروج مدیران پرتلاش و لایق و متعهد را تسریع می‌ بخشد.این افت چند سالی هست که گریبان مدیریت کشور را گرفته است !!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۶ ، ۱۴:۵۸
سید امیرحسین هاشمی